انرژی ات را با نگران بودن به هدر نده، آن را صرف یقین داشتن بکن.
فکر می کردیم همه چیز داریم همسرم دخترم و خودم سلامت بودیم. به عنوان کارمند دولت شغل خوبی داشتم. دخترم در مدرسه، دانش آموزی دوست داشتنی و محبوب بود. بی نهایت به او افتخار می کردیم، خوشحال و سعادتمند بودیم تا اینکه سرنوشت ضربه ای سهمگین بر ما وارد کرد همسرم تصادف کرد و در سال 2001 فوت کرد. از آن زمان زندگی مان رو به سرازیری رفت، نه می توانستم چیزی بخورم و نه بخوابم سلامتی ام در خطر بود.از طرف مدرسه دخترم نارضایتی هایی در زمینه عملکرد و توجه او سر کلاس به دستم می رسید. احساس می کردم زندگی ام دارد از هم می پاشد.
در سال 2004 به نظر می رسید دخترم با غم از دست دادن پدرش کنار بیاید و خودش را جمع و جور کند و دوباره به حالت سابقش برگردد او مثل گذشته شروع به رسیدگی به درس هایش و فعالیت های فوق برنامه اش کرد.
اما من روز به روز حالم بدتر می شد و تصمیم گرفتم به دکتر مراجعه کنم و چکاب بدهم. نتیجه بافت برداریام شوکه کننده بود، من سرطان داشتم این خبر ابتدا شوکه و بعد افسرده ام کرد. تا چند روز خودم را در خانه حبس کردم تمایلی یه درمان بیماری ام که باور داشتم کشنده است نداشتم. بعد همسایه های مهربانم از مشکلم مطلع شدند و گفتند بهتر است به بیمارستان آپولو در حیدر آباد بروم و با متخصص سرطان مشورت کنم تصمیم گرفتم به پیشنهادشان عمل کنم.
دکتر معاینه ام کرد و گفت امیدم را از دست ندهم چون سرطان دیگر آن بیماری کشنده ای که قبلا فکر می کردیم نیست. او تاکید داشت: “انرژیت را با نگران بودن به هدر نده، آن را صرف یقین داشتن بکن!” دکتر جراحی ام کرد و توده برداشته شد. و بعد از آن برای شیمی درمانی نزد دکتر ردی فرستاده شدم. درمانی که از سمت دکتر ردی در بیمارستان آپولو دریافت کردم بسیار خوب بود. هرگز کلمات محبت آمیز و رسیدگی های دوستانه و مهربان دکتر ردی را فراموش نخواهم کرد. او مثل یکی از اعضای خانواده اش با من رفتار می کرد. تیم پزشکی بیمارستان سرطان آپولو به تمام بیماران اعتماد به نفس و توان ذهنی لازمی که بتوانند به کمک آن بهبود پیدا کنند را می دادند.
امروزه سرطان یک بیماری کاملاً قابل درمان است تمام بیماران سرطانی باید با پزشکان خوب صحبت کنند و طبق توصیه آنها عمل کنند، همان کاری که من کردم. در پنج سال گذشته مرتب چکاب هایی را انجام می دهم و امروز می توانم با افتخار بگویم که من یک زن عاری از سرطان هستم. تمام اعتبار این موفقیت برای پزشکان بیمارستان سرطان آپولو، پرستاران و مدیریت آن است. می خواهم از دکترهایم به ویژه دکتر ردی تشکر کنم با تشکر از آنها دیگر نیاز نیست بیماران سرطانی نگران باشند. در حال حاضر من حالم کاملا خوب است و یک روز عادی را سپری می کنم.